قافله عشق

جاده عشق نمودند به تو هان سهو مکن ... ور نه تا بنگری از قافله بیرون باشی

قافله عشق

جاده عشق نمودند به تو هان سهو مکن ... ور نه تا بنگری از قافله بیرون باشی

قافله عشق

:::: هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست ::::

:::: ببــار، ابر بهاری، ببــار، کافـی نیست ::::

:::: چنین کــه یـخ زده تقویم هـا هــر روز ::::

:::: هــزار بــار بیایــد بهـار کافــی نیست ::::

:::: به جرم عشق تــو بـگذار آتشم بزنند ::::

:::: برای کشتن حـلاج دار کافـی نیست ::::

:::: گــل سپیده به دشت سپید می روید ::::

:::: سپید بختــی این روزگار کافی نیست ::::

:::: خودت بخواه که این روزگار سر برسد ::::

::دعای این هlه چشم انتظار کافی نیست::

..................فاضل نظری..................

آخرین نظرات

۲ مطلب با موضوع «ائمه اطهار علیهم السلام :: حجة ابن الحسن (عج)» ثبت شده است

۱۵
بهمن

290379_689.jpg

دانشجو بود...دنبال عشق و حال، خیلی مقید نبود، یعنی اهل خیلی کارها هم بود، تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی....
از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم...قرار شد با حضرت آیت الله العظمی بهجت هم دیدار داشته باشن..از این به بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف کنه...
وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت...بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن، آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت و تعارف میکرد که وارد بشن...من چندبار خواستم سلام بگم...منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن...امااصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن...درحالیکه بقیه رو خیلی تحویل میگرفتن...یه لحظه تو دلم گفتم:""حمید،میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه...تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره...!!!تو که خودت میدونی چقدر گند زدی...!!!""خلاصه خیلی اون لحظه تو فکر فرو رفتم...تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم، وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم، کارامو سروسامون دادم، تغییر کردم، مدتی گذشت، یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم، از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم، چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن...
 

اینبار که رسیدیم خدمت آقای بهجت، من دم در سرم رو پایین انداخته بودم، اون دفعه ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود، تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن: "حمید..حمید...حاج آقا باشماست."
نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر...آهسته در گوشم گفتن:
- یکماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی...
***************************************

ترک هرگناه=نشاندن لبخند بر لبان نازنین حضرت مهدی علیه السلام...
ترک هرگناه=برداشتن یک قدم در مسیر ظهور...

  • حاج اقا
۲۹
مهر
کشتار در زمان خروج سفیانی و پیش از ظهور است

تازگی دیدم که در یکی از کتاب های عامه نوشته است که نسبت سفیانی به واسطه ی یزید و معاویه، به ابوسفیان نمی رسد، بلکه به واسطه ی یکی از برادران معاویه، به ابوسفیان می رسد! همچنین در آن کتاب آمده است: وقتی سفیانی می آید، هرکس که نام او محمد، علی، حسن، حسین، زینب و ام کلثوم است و نیز تعداد زیادی از زن های حامله را می کشد ! در روایتی آمده است: سفیانی صدو هفتاد هزار نفر در فلان محله یا منطقه عراق می کشد ! بعضی خیال می کنند وقتی که حضرت ظهور می کند، کشتار واقع می شود! ولی چنین نیست، بلکه کشتار قبل از ظهور آن حضرت است .

  • حاج اقا